کد مطلب:33507 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:101

در عالم هیچ موجود آزادی وجود ندارد لذا آزادی اراده هم نداریم











البته این بحثها به آسانی فیصله نمی یابند و گره شان براحتی گشوده نمی شود. من در این بحث فقط این نكته ی تامل انگیز را تذكار می دهم كه باید حساب اختیار را كاملا از حساب آزادی اراده جدا نگاه داشت. حقیقت این است كه در این عالم هیچ موجود آزادی وجود ندارد. یعنی در عالم ممكنات نمی توان موجودی یافت كه محكوم به احكامی و تابع علت و یا عللی نباشد و از مقدمات وجودی و مقومات ماهوی آزاد باشد. چون در آن صورت، باید از «بودن» صرف نظر كند. تمام موجودات این عالم به این معنا غیر آزاد هستند. لذا موجودی به نام اراده آزاد نیز در كار نمی باشد. مخصوصا اراده از قید شخصیت اراده كننده آزاد نیست. حداقل این است كه هر فرد خاص به تناسب خصوصیاتی كه دارد، واجد امیال و اراده هایی خاص است، همه ی كسانی كه در راه تعلیم و تربیت گام برمی دارند، پیشاپیش تصدیق كرده اند كه اراده از قید شخصیت شخص آزاد نیست و شخصیت مهر خود را بر اراده می زند. انسانی كه بد پرورده شده است، كارهای بد را اراده خواهد كرد و برعكس. لذا هوس آزاد كردن اراده، هوس ناصوابی است و اساسا شدنی نیست. اما البته این سخن به معنای نفی اختیار نمی باشد.